نتایج جستجو برای عبارت :

نگاه عبرت

چند نکته عبرت آموز از داستان آقای نجفی:
*شیطان به هیچ کس رحم نمیکنه اصولگرا و اصلاح طلب و وزیر و وکیل هم نمیشناسه.
*ثروت خوشبختی نمیاره . خیلی چیزها با پول به دست نمیاد
*ظاهر عکس ها با باطنشون خیلی فرق داره
*مهریه بالا باعث استحکام زندگی نمیشه
*خیلی از مشکلات ناشی از سبک زندگی غربیه
*از دیگران عبرت بگیریم قبل آنکه عبرت دیگران شویم
*آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب حرف شیطانه
*دفاع همسری که عمرش رو پای شوهرش گذاشته بعد این همه داستان ستودنیه
* ز
ماجرای آقای محمدعلی نجفی از حوزه‌ی سیاست خارج و تبدیل به مساله‌ای انسانی برای عبرت گرفتن همه‌ی ما شده است.در این شب قدر از خدا بخواهیم همه‌ی ما را عاقبت به خیر کند و برای اولین قدم در موضع‌گیری و روایت این قصه، خط قرمزهای شرعی و عرفی و اخلاقی را رعایت کنیم. او بهترین قاضی است.
ماجرای امام حسین جدای از یک درس، یک عبرت است. درس آن است که به ما می‌گوید: این بزرگوار، آن‌طور عمل کرد. ما هم باید آن‌گونه عمل کنیم. عبرت آن است که انسان نگاه کند و ببیند چطور شد حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام - همان کودکی که جلوِ چشم مردم، آن همه موردِ تجلیلِ پیغمبر بود و پیغمبر درباره‌ی او فرموده بود: «سیّد شباب اهل الجنه»؛ سرور جوانان بهشت - بعد از گذشت نیم قرن از زمان پیغمبر، با آن وضعِ فجیع کشته شد؟! چطور شد که این امّت، حسین‌بن‌علی را جلوِ
عمر مثل برق و باد داره می گذره.
سرعت رشد یک جنین گ، سرعت رشد یک نوزاد، به مراتب از سرعت رشد و کمال من بیشتر بوده، به چشم دیدم و به گوشت لمس کردم. 
علیرغم همه تجربیات عمیق این سالها، حس می کنم ادب و عبرت و درس و نمره قبولی لازم رو از اتفاقات پشت سر بدست نیاوردم...
خدا کنه سنگی که سرم بهش می خوره بذای عبرت سنگ آخر نباشه و اصلا خدا کنه سنگ نباشه...
عمر مثل برق و باد داره می گذره.
سرعت رشد یک جنین گ، سرعت رشد یک نوزاد، به مراتب از سرعت رشد و کمال من بیشتر بوده، به چشم دیدم و به گوشت لمس کردم. 
علیرغم همه شهودات عمیق این سالها، حس می کنم ادب و عبرت و درس و نمره قبولی لازم رو از اتفاقات پشت سر بدست نیاوردم...
خدا کنه سنگی که سرم بهش می خوره بذای عبرت سنگ آخر نباشه و اصلا خدا کنه سنگ نباشه...
 تاریخ آیینه عبرت است
امیدوارم کسانی که در راس امور دولتی و نظام مشغولند و یا بعدها بر سر کار می آیند از این آیینه عبرت پند بگیرند!
یک روزی هم حکایت زندگی خاطرات تک تک دولت مردان باوفا و بی وفا در صفحه تاریخ همچون مانند افسانه نوشته می شود.
 
 یقین چهار شعبه  دارد 1 زیرکی روشن بینی 2 رسیدن بحایق 3 عبرت شناسی4 روش پیشینیان پس هرکه روشن. بین شود حقیقت شناس گردد  هر که که بحایق رسد عبرت   شناس شود و هرکه عبرت شناس باشد   سنت وروش را بعهمد وهرکه سنت  شناسد مثل اینستکه با پیشینان بوده و شده و بطربقه ایکه درستتر است هدایت شود ونگاه کند هرکه نجات. یافته بچه وسبله نجات یافته وهر که هلاک  شده برای چه هلاک شده و هماناخدا هر که هلاک نمود تنها بسبب نا فرمانبش هلاک نموده  وهرکه. را نجات  بخشبده 
فاک . خدافظ 
این جواب دوست داشتن انسان های بی مایه است ‌که از بی مایگی خود نفس می آید .
باید این را به دیوار ابدیت میخ کنیم تا برای جهانیان عبرت شود که دوست داشتن انسان های بی مایه از روی بی مایگی شایسته تر از این جوابی ندارد ‌ . 
فاک 
سلام علیکم...
خب گفته بودم کارنامه مو می ذارم که درس عبرت بشه برا بقیه که شب امتحانی نخونن
ولی خب الان بد آموزی داره
فقط می تونم  بد ترین نمره ام که مربوط به شیمی می شه بذارم در س عبرت بگیرین :)
مستمر 20
پایانی 17.5
کل 18.5
 
خلاصه این که اصلا شب امتحانی نخونین وگرنه بدبخت میشین :)
 
با سپاس فراوان 
زری ....
 
 
پ ن : با این که میدونم برا کسی مهم نیس ولی برای این که  حرفم دو تا نشه کسی خواست نظر بذاره عکس کلشم می ذارم...
( شرمنده همه تان)
در طی 48 ساعت گذشته فقط حدود 4 ساعت خوابیدم.الان خیلی خسته ام.فیزیولوژی هم نخوندم.امشب هم از خستگی نمی تونم تا 3 صبح بیدار بمونم.اگه فردا برم سر کلاس و ازم بپرسه چی؟
این جاست که باید درس عبرت بگیرم و در تعطیلات آخر هفته درس بخونم. :/
آیا درس عبرت می گیرم یا در تعطیلات آخر این هفته باز هم همان آش است و همان کاسه؟؟؟؟؟
زلنسکی رئیس‌جمهور جدید ‎اوکراین:
در اتاق‌هایتان اداره‌ها نمی‌خواهم عکس‌ من را نصب کنید، رئیس‌دولت بودن مدل نیست، الگو نیست... در دیوارهای اتاق‌هایتان عکس فرزندانتان را نصب کنید تا هربار که تصمیمی می‌گیرید به چهره‌ی آنها نگاه کنید و بفکر آینده آنان باشید.
سنگهای قبر آرامستانها سنگ نوشته  هایی دارد که خواندن آنها عبرت آموز  است
حتی به جای کلمات معمول تاریخ تولد و وفات  عبارات جایگزینی به کار میرود که هر کدام پیام جانبی جداگانه ای دارند 
مثلا:
آفریده - آرمیده
طلوع دل انگیز - غروب غم انگیز 
آغاز - پرواز
اولین پگاه - آخرین نگاه
لطف او - حکمت او
از حق - به حق
طلوع - غروب
 
مَا أَکْثَرَ الْعِبَرَ، وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ. (کلمات قصار 297)
ترجمه: چقدر عبرت‌ها فراوان‌اند و چه اندک است درس عبرت‌ گرفتن!
 
توضیح:
از قصه‌ها و افسانه‌ها و رمان‌ها نیز می‌توان درس عبرت گرفت، ولی ما حتی از واقعیت‌ها نیز درس عبرت نمی‌گیریم. بماند که از هر رخدادی می‌توان چندین درس عبرت گرفت. بله، از همه چیز می‌توان درس عبرت گرفت، حتی از همین درس عبرت نگرفتن! پس چرا این‌قدر اندک است؟
درس عبرت گرفتن یک عمل اختیاری است که باید با اراد
زنگ عبرت _ تاریخ علوی
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه:
بی تردید تمدن اسلامی به علت قوام مبانی خود دچار فروپاشی مطلق نشده و نخواهد شد؛ اما این بدان معنا نیست که از جنبه انسانی ان ، دچار فرسایش و به اصطلاح ریزش نمی شود. حق این است که بپذیریم تمدن اسلامی نیز مانند هر تمدن دیگری در مقاطعی از تاریخ خود رویش ها و ریزش های انسانی را به خود دیده است.اما سخن در این است که چرا برخی انسان ها در تمدن اسلامی ، ریزش می کنند و از مبانی مسلمانی زاویه می گیرند؟ این
صرف نظر از عبرت گیری‌هایی که از  اعتماد مرسی به آمریکا شده 
و بحث از اینکه باید از مرگ مرسی شاد باشیم یا ناراحت 
در یک نگاه رو به جلو می‌توان
آینده جبهه مقاومت  و مردم انقلابی  مصر و حتی مسلمانان عرب اهل سنت منطقه را در گرو بازسازی و تقویت ضلع  ایران-اخوان المسلمین  دانست از آنجایی که شاخه‌ها و نفوذ بسیاری در منطقه علی‌الخصوص ، مصر دارد.
+سید علیرضا مصطفوی
یک حدیث بسیارزیبا و عبرت آموز
امام صادق (ع) می فرمایند: کسی که به منظور عیب جویی و ریختن آبروی مومن و اینکه او را از نظر مردم بیندازد سخنی را نقل کند، خداوند او را از ولایتش بیرون کرده، به سوی ولایت شیطان می فرستد ولی شیطان هم او را نمی پذیرد.
شرح داستان واقعی در رابطه با موضع این حدیث عبرت آموز
ادامه مطلب
هل مِن مدّکر؛ آیا پند گیرنده ای هست؟
میتوان به همه چیز با چشم عبرت و پند آموزی نگاه کرد.دوستی میفرمود: چند باری پیش آمده که در اوج مشکلات و فشارهای فکری و روحی، نوع رفتار کودکم باعث شده آن مشکل فکری برایم حل و آسان شود.نوع رابطه و وابستگیِ کودک به پدر و مادر، بسیار الگوی خوبی برای درس گرفتن جهت «چگونگی رابطه‌ی ما با خداوند» میتواند باشد، چرا که خداوند ارحم الراحمین است، و محبت و رحمت پدر و مادر، پرتویی از محبت بیکران الهی است.و قرآن حکیم، قرن
در حکمت 200 نهج البلاغه می خوانیم که:جنایتکارى را خدمت آن حضرت آوردند و عده اى از اوباش همراه او بودند (گویا مى خواستند مجازات او را تماشا کنند) امام(علیه السلام) فرمود: «خوش آمد مَباد بر چهره هایى که جز به هنگام حوادث بد دیده نمى شوند»; آرى همواره گروهى در جوامع بشرى در پى جنجال آفرینى یا حضور در حوادث جنجالى هستند; به محض این که نگاه کنند دو نفر با هم در گوشه خیابان دعوا مى کنند از اطراف جمع مى شوند; نه براى #میانجیگرى، بلکه براى این که آن صحنه ز
فقر مردم حاصل امتحان الهی است یا بی‌کفایتی حاکمان؟!
به روایت سید رضی رحمه الله حضرت امیر المومنین علیه السلام در نامه‌ای به جناب مالک اشتر رضوان الله علیه فرمودند:
«وَإِنَّمَا یُؤْتَى خَرَابُ الاَْرْضِ مِنْ إِعْوَازِ أَهْلِهَا، إِنَّمَا یُعْوِزُ أَهْلُهَا لاِِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلاَةِ عَلَى الْجَمْعِ، وَسُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ، وَقِلَّةِ انْتِفَاعِهِمْ بِالْعِبَرِ.».
همانا ویرانی زمین به دلیل تنگدستی مردم است و تنگدستی م
چه فراز و نشیبی دارد نگاه‌ها...آن هنگام که به شب نگاه می کنی و جز سیاهی نمی‌بینی...آن هنگام که به آسمان نگاه می کنی و جز قفس نمی‌بینی...آن هنگام که به زندگی نگاه می کنی و جز حسرت نمی‌بینی...آن هنگام که به شعر نگاه می کنی و جز غم نمی‌بینی....آن هنگام که به تاریخ نگاه می کنی و جز خون نمی‌بینی...آن هنگام که به خدا نگاه می کنی و جز شرم نمی‌بینی......چه فراز و نشیبی دارد نگاه‌هاآن هنگام که به قلب‌اش نگاه می کنی و جز نفرت نمی‌بینی...آن هنگام که به چشم‌
سلام.
امروز میخوام چندتا از لذتهام را تووبلاگم بنویس فقط چندتاشا
شاید بااین کاربتونم به لذتهای زندگیت اضافه کنم
البته ازسعی میکنم هرهفته تعدادبهش اضافه کنم البته اون لذتهایی که قابله نوشتن باشه
نگاه کردن به بچه هام وقتی به خواب عمیق فرورفتن
نگاه به چشمها ودستهای همسرم
نگاه به عکسهای یادگاری 
نگاه به تلاش وپشتکار مورچه ها
نگاه به دریا
نگاه به ماه روزاولش وچهاردهم
نگاه به طلوع وغروب خورشید
نگاه به دریا 
نگاه به حرم ایمه
وخیلی نگاههای دیگه.
سلام
من کتاب خوندن رو خیلی دوست دارم ولی وقتی کتاب و می خونم دو دقیقه بعد مطالبش رو یادم میره، چه طوری می شه از کتاب عبرت گرفت وقتی نوشته هاش یادت میره، برای همین دیگه انگیزه و حوصله کتاب خوندن رو ندارم، الان یه کتابه که خیلی دوستش دارم و خیلی وقت هم هست که اون رو گرفتم که بخونم ولی تا الان به نصفش هم نرسیدم. 
می شه راهنماییم کنید که چه طوری باید از کتاب یاد بگیری و عبرت بگیری در صورتی که مطالب کتاب یادت میره.
مرتبط با تقویت حافظه:
فراموشی شدید
راستش رو بخوای فکر میکردم هیچوقت به عکساش نگاه نمیکنم چون من آدم نگاه کردن به عکسا نیستم و هیچوقت هم جز نگاه گذرا به عکسایی که قبلا ازش داشتم بهشون نگاه نمیکردم...ولی حالا که خیلی شده روزی چند بار و هر بار چند دقیقه بهشون نگاه میکنم یه هععییی میگم؛)
من آن گنجشک در زمستان هستم که خداوند در لانه ام نه سقف ساخته و نه مرا به خواب زمستانی می برد. مرا رها کرد و گفت اگر تا بهار زنده ماندی پاداش می گیری. نه اونقدر زیبا هستم که در قفس حبس شوم و نه یاری تا خود را در آغوشش افکنم. من یک رها شده هستم که نیازم برای دیگری یک بودن است. درختان خشکیده و پنجره ها بسته، کدام نور امیدی برای پرستیدن. من کافر نشدم که شیطان هم از درس عبرت من آموخته است. می گویند: باید مرد؟! اما مرگ پایان دهنده رنج ها نیست. این را زمانی
و چندان غلام و ضیاع و اسباب و زر و سیم و نعمت هیچ سود نداشت. او رفت و این قوم که این مکر ساخته بودند نیز برفتند، رحمه الله علیهم. و این افسانه ای است بسیار با عبرت. و این همه اسباب منازعت و مکاوحت، از بهر حُطام دنیا، به یک سوی نهادند. احمق مردا که دل در این جهان بندد، که نعمتی بدهد و زشت باز ستاند…
به نام "او"
 
آمدم خودم را قربانی کنم که جبران کنم...
 
که نگذارم کسی کاری که من کرده ام را بکند...
 
خودم را تندیسی کرده ام از عبرت... که دیگران شبیه من نشوند...
 
به او گفتم نکن... چیزی هست در جهان که اگر خاموش شود دیگر هیچ شادی ای را احساس نخواهد کرد..
 
و کاش خاموش نمیشد...
 
تمام شد... باید تمام میشدم...
 
"مسافر"
شهر سوال ـ از دید شخصی، خطیئه آدم، قطعا بر ما اثر سوء نگذاشته و این از
اصول قطعی است. و تکرار داستان آدم (ع) در باغ بهشتی، و بیان مشروح آن در
همه ادیان، به جهت عبرت گیری و درس آموزی است.
اما ابهامی که برای شما ایجاد شده است، به دلیل عدم آشنایی کامل با نگاه
باطنی است. در نگاه باطنی و تاویلی، معانی دست خوش تغییراتی می شود، و عدم
توجه به این تغییرات، سوء تفاهم هایی را به وجود می آورد. بنده با تاکید بر
متنی که امام نوشته اند و تاکید بر قسمت هایی از آ
در جمعی بودیم که دوستان در خصوص انحرافات اخلاقی کسی صحبت می کردند و تمسخر می کردند و مستانه می خندیدند!
به دوستان عرض کردند بنده که ایشان را نمی شناسم ولی آیا به این فکر کردید که اگر ما نیز در موقعیت آن کسی که تمسخرش می کنید ، قرار می گرفتیم، سربلند بیرون می آمدیم؟!!باید از خدا بخواهیم ما را در موقعیت های سخت آزمون قرار ندهد! با این گفته همگان به تایید ، ساکت شدند!
آقای نجفی دانش آموخته ی آمریکا در زمان جنگ تحمیلی! همسر دومش خانم استاد نیز هنرپی
 
از امیر مؤمنان (علیه‌السلام) نقل شده است که در مذمّت دنیا فرمودند:
«أَوَّلُهَا عَنَاءٌ وَ آخِرُهَا فَنَاءٌ فِی‏ حَلَالِهَا حِسَابٌ‏ وَ فِی حَرَامِهَا عِقَابٌ مَنْ صَحَّ فِیهَا أَمِنَ وَ مَنْ مَرِضَ فِیهَا نَدِمَ مَنِ اسْتَغْنَى فِیهَا فُتِنَ وَ مَنِ افْتَقَرَ فِیهَا حَزِنَ مَنْ سَاعَاهَا فَاتَتْهُ وَ مَنْ قَعَدَ عَنْهَا أَتَتْهُ وَ مَنْ نَظَرَ إِلَیْهَا أَعْمَتْهُ وَ مَنْ نَظَرَ بِهَا بَصَّرَتْهُ.»
 تحف‌العقول، ص۲۰۱
 
«آغازش گ
درآینه
نگاه کن،

اگر صورتی
زیبا داری کاری مناسب جمالت انجام بده

واگرقیافه
ات نامناسب است،

زشتی
کرداررا به زشتی صورت میفزار
افلاطون
(صورت وجمال زیبا دلیل این نیست که همه عکس هات رو نشون دیگران بدی
 باید از این نعمت ؛از این هنر خداوند خوب استفاده کنی ،نه این که اوج بی
حیایی رو به رخ بکشانی.


اما هرچقدر هم قیافه زشت باشه بدتر از کردار و رفتار زشت نخواهد بود
.

خدایا به فریادمان برس .

الهی عاقبت بخیر بشیم)
همه چیز از یک ملاقات شروع شد، از یک نگاه، با همان نگاه اول احساس کردم که تمام وجودم او را می خواهد- بین خودمان باشد گند بزنند به این احساس حاصل از یک نگاه، به کسی بر نخورد ها! با یک نگاه وقتی تمام وجودت یکی را خواست یعنی یک جای تمام وجودت لنگ می زند-.
ادامه مطلب
به نام خدا
با سلام و احترام و تبریک عید بزرگ مبعث بر همگی
   ابلیس ملعون اطاعت امر خدا را نکرد و بر حضرت آدم علیه السلام سجده نبرد و جهنمی شد.
از سرگذشت این جن رانده شده درس عبرت بگیرید و از رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای پیروی کنید تا جهنمی نشوید.
زیرا خداوند به ما دستور داده به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ایمان بیاوریم و ایشان دستور داده اند به امامان معصوم علیهم السلام ایمان بیاوریم و معصومین دستور داده اند در زمان غیبت از راویان حدیث
سلامت و سبک زندگی/24- لزوم عبرت گیری قبل از تصمیم گیری در مدیریت سلامت
پس از کاربرد سلاح شیمیایی توسط عراق علیه رزمندگان ایرانی و مردم حلبچه و سردشت، تصوّری که مسؤولان کشور ما داشتند این بود که چون آلمان این سلاح را درست کرده است بنابراین راه درمانش را هم می‌داند؛ برای همین مجروحان را به این کشور اعزام کردند. (1)
غلام دلشاد، جانباز شیمیایی 70 درصدی شیرازی در خاطراتش می گوید: «قرار است یک پزشک آلمانی به بیمارستان بیاید و من و همراهانم را معاینه
صبح امروز در دیدار نیروی هوایی: نیروی هوایی در دوران پهلوی، یکی از نزدیکترین نیروها به دربار و آمریکاییها بود، از این حادثه باید عبرت بگیریم/ رژیم طاغوت از جایی ضربه خورد که انتظار آن را نداشت/ نیروی هوایی با فرماندهان آن چنانی وابسته، ناگهان در حساسترین موقع به نفع انقلاب وارد میدان میشود که اولش روز نوزدهم بهمن بود که با امام دیدار و بیعت کردند.
 نگاه مکعبی یا شش جهتی یک اصطلاح است.
یعنی آدم هر عملی را که می‌خواهد انجام بدهد، از چند جهت به آن نگاه کند.
ما آدم‌ها معمولا از همان یک جهتی که اول به ذهنمان میاید، کاری را انجام می‌دهیم یا نمی‌دهیم.
ولی در نگاه مکعبی سعی می‌کنیم از چند زاویه‌ی دیگر هم به قضیه نگاه کنیم.
مثلا دوست دارم فلان چیز را به دوستم بگویم.
نگاه مکعبی می‌گوید: اثراتش را هم بررسی کن!
اگر بگویی، اثراتش و عواقب آن چیست؟
شاد می‌کند یا ناراحت؟
یا مثلا رفتار یکی ناراحتم می
نگاه مکعبی یا شش جهتی یک اصطلاحه؛ یعنی آدم هر عملی رو میخواد انجام بده، از چند جهت بهش نگاه کنه...
ما آدما معمولا از همون یک جهتی که اول به ذهنمون میاد کاری رو انجام میدیم یا نمیدیم، ولی در نگاه مکعبی سعی میکنیم از چند زاویه ی دیگه هم به قضیه نگاه کنیم.
مثلا دوست دارم فلان چیز رو به دوستم بگم،
نگاه مکعبی میگه:
اثراتش رو هم بررسی کن، اگه بگی، اثراتش و عواقبشش چیه؟ 
شاد میکنه یا ناراحت؟ 
یا مثلا رفتار یکی ناراحتم میکنه‌، تو ذهنم اول میگم: 
قطع راب
ب حصرت ابوالحسن  علیه السلام  عرض کردم نزد ما دست ای هستند که دوستدار امامند ولی آن تصمیم راس خرا ندارند که بتوانند از راه عقیده خویش از جان ومال بگذرند  همین قدر که از محبت امام دم میزنند فرمود آنها بواسطه کوتاهی عقل و قصور ادراگشان از جمله کسانی که مورد سرزنش خدا قرار گرفته اند نیستند همانا خدا می فرماید عبرت گیرید ای صاحبان ای صاحبان بصیرت و ایشان صاحب بصیرت نمی باشند 
بسم الله الرحمن الرحیم.
زنگ عبرت _بازشناسی گروه های تاریخی حکومت علوی
گروه اعتزالیون .
قسمت اول:
در زمان حکومت امام علی علیه السلام گروهی به نام اعتزالیون بودند که در سیاست و مسائل حاد اجتماعی زمان خود بی طرفی را پیش گرفتند . با علی علیه السلام بیعت نکردند و از این رو معتزله نامیده شدند . هرچند جنگی بپا نکردند اما در خانه خودشان نشستند ، نه با امام علی ع کمک کردند و نه با او جنگیدند . البته این هم نوعی مخالفت با ان حضرت بود . انها با یاری نکردن ام
مام صادق  فرمود اگر  مومن برای  طلب  روزی نزد خدا اصرار نمیورزیدند  خدا انها را از انحال به تنگدستی ببشتری منتقل مینمود 6 و فرمود چیزی از دنیا به بنده یی عطا نشد مگر برای عبرت گرفتن و چیزی ازاو بر کنار نگردید مگر  ازمودن وفرمود شیهیان خالص ما در زمان دولت باطل جز باندازه قوت  و خوراک بهره ندارد خواهید بمشرق روید یا. 
 بمغرب زنید جز باندازه  قوت روزی نیابید
  
نگاه تو ، برای من تمام عاشقانه هاستو حال من ، حال خوش ترانه هاستتو آمدی به این تنم ، چو جان تازه آمدیهوای تو برده مرا ، چه بی بهانه آمدینگاه کن ببین که من ، چگونه بی قرار توپرسه به کوچه ها زدم ، به شوق خاطرات تونفس درون سینه ام ، حبس شد و تو میرسیمنم که چشم می شوم ، خیره به قاب اطلسی
داستان از جایی شروع شد که هزاران داستان آموختم اما عبرت نگرفتم! دانشگاه
دیدن دختری که نگاه معصوم و البته شادی داشت و خواستم به او نزدیک تر شوم نمیدانم چرا؟دختری با استخوان های درشت و کمی زیبا
نمیدانم چرا دوستش داشتم، خداوند جزوه ها را از دانشجویان نگیرد که این جزوه نویسی و قرض دادن آن نبود شاید نرخ ازدواج بسیار کمتر از تصور بود
اولین جزوه را با وساطت یکی از دوستان از او گرفتم
خاطره یاهومسنجر خودش داستانی است به بلندای عرض کهکشهان! اولین پیا
بعد از این‌که تصمیم گرفتم با قالب وبلاگم ور برم، نمی‌دونم چی شد یاد وبلاگ قبلیم افتادم و هوس کردم سری بهش بزنم ببینم رفیق قدیمی ما چطوره. رفتم دیدم قالبش پریده، متن‌ها نصفه-نیمه نشون داده می‌شه و کلا اوضاعش مناسب نیست. یه خرده به سر و وضعش رسیدم، یه قالب الکی هم گذاشتم که علی‌الحساب معلوم شه چی به چیه. اکثر مطالبی که به حالت چرک‌نویس برده‌بودم رو هم دوباره رو وضعیت انتشار گذاشتم و حتی بعضی‌ها رو که رمزدار کرده‌بودم، به حالت عادی برگردون
بعد از این‌که تصمیم گرفتم با قالب وبلاگم ور برم، نمی‌دونم چی شد یاد وبلاگ قبلیم افتادم و هوس کردم سری بهش بزنم ببینم رفیق قدیمی ما چطوره. رفتم دیدم قالبش پریده، متن‌ها نصفه-نیمه نشون داده می‌شه و کلا اوضاعش مناسب نیست. یه خرده به سر و وضعش رسیدم، یه قالب الکی هم گذاشتم که علی‌الحساب معلوم شه چی به چیه. اکثر مطالبی که به حالت چرک‌نویس برده‌بودم رو هم دوباره رو وضعیت انتشار گذاشتم و حتی بعضی‌ها رو که رمزدار کرده‌بودم، به حالت عادی برگردون
سلامت و سبک زندگی/24- لزوم عبرت گیری قبل از تصمیم گیری در مدیریت سلامت
پس از کاربرد سلاح شیمیایی توسط عراق علیه رزمندگان ایرانی و مردم حلبچه و سردشت، تصوّری که مسؤولان کشور ما داشتند این بود که چون آلمان این سلاح را درست کرده است بنابراین راه درمانش را هم می‌داند؛ برای همین مجروحان را به این کشور اعزام کردند. (1)
غلام دلشاد، جانباز شیمیایی 70 درصدی شیرازی در خاطراتش می گوید: «قرار است یک پزشک آلمانی به بیمارستان بیاید و من و همراهانم را معاینه
«... به اعتقاد من ٰدنیا تنها یک بخش است، دنیای اغنیا و در حاشیه آن توده ای از زباله های آلوده آن به نام دیگران!
از ماهیت اصلی روح چیزی نمی دانم، اما این را کاملا فهمیده ام که روح از کدام بخش بدن تا مرز انهدام سقوط میکند،
از نقطه سیاه رنگ و ریزی در مردمک چشم...
و اینکه نگاه انسان ها،از نگاه گرگ ها نیز ناپایدارتر است و آنچه در نگاه انسان ها دیده میشود، به مراتب وحشتناک تر از نگاه گرگ هاست...»
کریستین بوبن -  دیوانه وار
ادامه مطلب
اگر شما هم از آن دسته افرادی که به دنبال هیجان و ماجراجویی هستید با ما همراه باشید. موزه مکانی است که با نمایش گذاشتن آثار هنری، تاریخی، فرهنگی، سطح دانش و اطلاعات مخاطب را در زمینه های مختلف افزایش می دهد موزه های متعددی در دنیا وجود دارد که نمایانگر تاریخ و فرهنگ و تمدن کشورها می باشند اما در این مقاله می خواهیم به معرفی ترسناک ترین موزه های دنیا بپردازیم.
6 موزه ترسناک دنیا
1-    موزه مومیای های دلاس
2-    موزه کاتاکمب دی کپوچینی
3-    موزه
وقتی بعضی چیزارو نمیبینمو انتخاب میکنم که نگاه نکنمبیاد می اورم و بعد از خودم میپرسم حسم چیه؟!و میگم شبیه اینکه به زخمت نگاه کنی و یاد دردت بیفتیاما مطمئنی جای زخم هم خوب میشه مثل همیشه
 
به پشت سرت که نگاه نکنی.حس میکنی دور شدی خیلی دور
و همین حس خیلی چیزا رو تسکین میده
 خدای متعال درکنار پیامبر باطنی و ظاهری، تاریخ را نیز چراغ راه انسان‌ها قرار داده است تا با تفکر درمورد خط مشی و سرنوشت تلخ و شیرین پیشینیان، و عبرت گیری ازتجربه آنان روشی نجات بخش برای زندگی خود ترسیم کنند و بابهره گیری به‌موقع ازعلائم راهنما، باهوشیاری و مراقبت ازکنار پرتگاه‌های سقوط موجود درمسیر زندگی خود، ایمن عبور کنند.
 
ادامه مطلب
دیروز اولین روز دانشگاه بود
استادا مهربان و خوب بودن و با اینکه دوتا از کلاسا زود تعطیل شد باز هم خسته شدم (شب قبلش دیر خوابیدم)
جزوه اقتصاد خردو با بدترین دستخط ممکن نوشتم به امید اینکه بعدا خوشگل بنویسم!!  
برسیم به بحث مضخرف غذای سلف که یک دونه کوکو بود:// من نمیدونستم وقتی دارم رزرو میکنم کوکو رو باید چند تا بزنم و الان برام عبرت شد
در کل دیروز روز خوبی بود بعد دانشگاه هم دوستمو دیدم و روزم پر از شادی شد *-*
ولی من از هیچ‌کاری نکردن لذت می‌برم. از نشستن و نگاه کردن. نگاه کردن و فکر کردن. نگاه کردن و کتاب خوندن. از دیدن لذت می‌برم. از نشستن پشت پنجره‌ها و دیدن هرچی که از پشتشون میشه دید، هرچیزی که طبیعت و شهر نشونم میدن. وقتی توی اتوبوس میشینم و پنجره‌ها رو باز می‌کنم، کتاب روی پام میذارم و هر از گاه از بین خطوط سرم رو میگردونم تا تصاویر گذرا از کنارم رو نگاه کنم. خیلی وقت‌ها آرامش رو اینطوری پیدا‌ می‌کنم و تمام مدت لبخند می‌زنم. 
تحلیل کردن روسای جمهور ایران اسلامی از قبل تا به کنون
درست رأی بدهیم مردم!
 
 
گذر با هفت رئیس جمهور!
             بله هفت رئیس جمهور که درون این چهره ها آدم خوب را از ظاهر نمی توان تشخیص داد،بلکه باید آن ها را شناخت تا بتوانیم آینده را از اینان یا عبرت بگیریم و یا یاد بگیریم که اگر کاری از آن ها اشتباه بوده است را درس عبرت خویش قرار دهیم؛ ولی اگر کارهای خوب و نیکی انجام داده بودند، مانند آنان باشیم یا از آن ها یاد بگیریم!در این مطلب ما بیشتر با ای
علامه حسن زاده آملی (حفظه الله):
برادرم! حرف این و آن را مزن، دم فروبند و تماشا کن. بنگر و عبرت بگیر. به فکر خود باش. دست توسل به دامن خاتم اوصیاء و اولیاء امام زمان مهدى موعود حجه بن الحسن العسکرى (علیه السلام) دراز کن که گردنه هاى سهمگین و هولناک در پیش دارى و آن بزرگوار امیر کاروان است. از افراط و تفریط بپرهیز! اهدنا الصراط المستقیم گوى. از پیروى نفس حذر کن! از اوباش بگریز! به مضمون نامه اى که در پیش تقدیم داشتم عمل کن. به آن چه که شفاها معروض داش
چند روزیه که هی به خودم بد و بیراه میگم. هی خودم رو مقایسه میکنم و شکایت از این که این چه دنیاییه. این چه وضعیه. نگاه کن فلانیو نگاه تو چقدر ضعیفی. نگاه اون یکی باهات چیکار کرد. نگاه نگاه و خلاصه خاک تو سرت. 
امروز یک لحظه به خودم اومدم و دیدم که گناه دارم بابا. این مریضیه که دارم. این که هیچ وقت راضی نیستم. این که گیر کردم تو گذشته و این همه ترس از شکست دارم. این که حالم رو به تنهایی نمیتونم خوب کنم.  هی به خوددم گفتم ببین تو همینی. بیا لااقل قبول کن
2/ رهبر انقلاب: خدمات انجام گرفته و هماهنگی میان دستگاهها و حضور مسئولان و فرماندهان نظامی در دل حادثه، از نکات قابل توجه بود/ مسئله پیشگیری از ویرانیها و خسارات باید از قبل پیش بینی میشد/ جدای از خسارات، موضوع صدمات روحی و روانی این حوادث بلندمدت و تأثیرگذار است و باید بگونه ای برنامه ریزی شود که به کمترین میزان برسد/ این حادثه باید یک درس عبرت باشد تا در طرحهای آینده از جمله سدسازی ها، راه سازی ها، احداث راه آهن و عمران شهری، همه جوانب دیده
تحلیل کردن روسای جمهور ایران اسلامی از قبل تا به کنون
دُرُست رأی بدهیم مردم!
 
 
گذر با هفت رئیس جمهور!
             بله هفت رئیس جمهور که درون این چهره ها آدم خوب را از ظاهر نمی توان تشخیص داد،بلکه باید آن ها را شناخت تا بتوانیم آینده را از اینان یا عبرت بگیریم و یا یاد بگیریم که اگر کاری از آن ها اشتباه بوده است را درس عبرت خویش قرار دهیم؛ ولی اگر کارهای خوب و نیکی انجام داده بودند، مانند آنان باشیم یا از آن ها یاد بگیریم!در این مطلب ما بیشتر با
تحلیل کردن روسای جمهور ایران اسلامی از قبل تا به کنون
دُرُست رأی بدهیم مردم!
 
 
گذر با هفت رئیس جمهور!
             بله هفت رئیس جمهور که درون این چهره ها آدم خوب را از ظاهر نمی توان تشخیص داد،بلکه باید آن ها را شناخت تا بتوانیم آینده را از اینان یا عبرت بگیریم و یا یاد بگیریم که اگر کاری از آن ها اشتباه بوده است را درس عبرت خویش قرار دهیم؛ ولی اگر کارهای خوب و نیکی انجام داده بودند، مانند آنان باشیم یا از آن ها یاد بگیریم!در این مطلب ما بیشتر با
سلام. گروه علمی مدرسه معصومیه (ع) قم، مطالبی را آماده کرده اند تحت
عنوان "روش تحصیل حوزوی در نگاه رهبر انقلاب".  در این جلسات ابتدا به بیان تاریخچه اینگونه
بحث های روش تحصیل می پردازند، سپس بیان می دارند که مخاطب این بحث ها کدام گروه
طلبه ها هستند و اینکه برای این جلسات از چه منابعی استفاده شده است.
تمایز این جلسات از منابع دیگر اول جامعیت این نگاه است که نظرات و
کتب پیشین به خوبی بررسی شده اند و به یک دیدگاه جامع و درستی رسیده اند و دوم،
ارایه م
دانلود ای کاش نگاه تو نگاه گذری بود سعید براتی
برای امروز اهنگ جدید و عاشقانه سعید براتی بنام ای کاش نگاه تو نگاه گذری بود برای علاقمندان قرار داده می شود, برای دانلود ای کاش نگاه تو نگاه گذری بود سعید به ادامه مطلب مراجعه فرمایید
متن اهنگ ای کاش نگاه تو نگاه گذری بود
ادامه مطلب
"نگاه مکعبی" چیست ؟ 
نگاه مکعبی یا شش جهتی یک اصطلاحه. یعنی آدم هر عملی رو میخواد انجام بده، از چند جهت بهش نگاه کنه. 
ما آدما معمولا از همون یک جهتی که اول به ذهنمون میاد کاری رو انجام میدیم یا نمیدیم. ولی در نگاه مکعبی سعی میکنیم از چند زاویه ی دیگه هم به قضیه نگاه کنیم.
مثلا دوست دارم فلان چیز رو به دوستم بگم.
 نگاه مکعبی میگه:
 اثراتش رو هم بررسی کن. اگه بگی، اثراتش و عواقبشش چیه؟ شاد میکنه یا ناراحت؟ 
یا مثلا رفتار یکی ناراحتم میکنه. تو ذهنم ا
بیا در ساحل قدم بزنیم. باد می وزد. به دریا نگاه کن. کودکان سه ساله در حال خفه شدن. دارند به سوی ساحل می آیند. برو به سمتشان. بگذار بمیرند. عکس بگیر. میتوانی شنا کنی. نه؟ خوب پس بیا روی آب راه برویم. تند تر. به پایین نگاه نکن، غرق می شوی. قبلی هم همین کار را کرد. بالا را نگاه کن. آفرین. می بینیش؟ میدرخشد، دود میکند، بدون صدا. جلوی پایمان به سطح آب برخورد کرد. چند چمدان. تکه هایی از آدم ها. نه، ناراحت نشو. اگر این ها را نمیزدند که جنگ تمام نمیشد. نه، پایین
نشستم به صفحه ی گوشی که هر دفعه بهش نگاه می کنم نگاه میندازم و نگاه میندازم و آهنگ پلی شده بیشتر توی مغز استخونم رسوخ میکنه بی تابی درد پوچ گرایی همه به ذهنم هجوم میارن . "تقصیر" کلمه ی نا مفهومی شده که دلم نمی خواد موشکافیش  کنم . من دیگه گریه هم نکردم حتی ، دست از تلاطم برداشتم فقط بیشتر روی آهنگ تمرکز می کنم به تصورات بی سر و تهی که توی سرم پیچ و تاپ می خورن به چشم یک موجود خارجی که احراز هویت کرده و مثل همیشه تشنه ی جنگیدنه و من فقط با لبخند بغل
امروز میخواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است تزویر با لباس
تقوا و دیانت به میدان می آید تزویر سکه ای دو روست که بر یک رویش نام خدا و
بر روی دیگرش نقش ابلیس است عوام خدایش را میبینند و اهل معرفت ابلیسش و
چه خون دل ها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر
متدین یا ایها الذین آمنوا، آمنوا ...
قطعه ای عبرت آموز از سریال مختارنامه
آیا شما آماده اید که کسب و کار آنلاینی را شروع کنید و کسب درآمد اینترنتی داشته باشید، اما نمی دانید از کجا آغاز کنید؟ آیا می خواهید یاد بگیرید چطور درامد زایی کنید؟ این کار همیشه آسان نخواهد بود و باید به سختی کار کنید و از مشکلات و شکست ها در مسیرتان عبرت بگیرید.

ادامه مطلب
یکی از رفتارهایی که دست خودمون هم نیست و از ما زیاد سر می زنه
اینه که تو جمع که قرار می گیریم یا تو مهمونی ها
شروع می کنیم به تعریف کردن از خود و دستاوردهامون در زندگی
پشت سر هم از موفقیت هامون می گیم
...
تجربه نشون داده این مدل رفتار، تقریبا اکثریت رو از آدم فراری می کنه
این نوع آدم ها اصلا جذاب نیستن و کسی دوس نداره به حرفاشون گوش بده
تو جمع هم اگه دقت کنید همه از دورشون به یک بهونه ای پراکنده میشن و میرن جای دیگه ای می نشینن
...
حتی در توصیه های سخ
بازی به من نگاه کن
آنچه تحقیقات درباره بازی به من نگاه کن می گوید:
تجربه های احساسی و تأثیرات متقابل اجتماعی با بزرگسالان آشنا و قابل اعتماد، به رشد توانایی های فکری کودکتان کمک خواهد کرد.
بازی به من نگاه کن کودک را نسبت به خودش و توانایی هایش آگاه تر خواهد ساخت....برای مشاهده ادامه مطلب بر روی لینک زیر کلیک نمایید..
بازی به من نگاه کن
بنام خدا
ما باید بفهمیم چه بلایی
بر سر آن جامعه آمد که حسین بن علی علیه    السّلام، آقازاده ی اول دنیای
اسلام و پسر خلیفه ی مسلمین، پسر علی علیه السلام، در همان شهری که پدر
بزرگوارش بر مسند خلافت می نشست، سر بریده اش گردانده شد و آب از آب تکان
نخورد!       
ادامه مطلب
امیر المومنین علیه السلام فرموده :
 تمام خیر در سه چیز جمع شده است:
 نگاه  * سکوت  * سخن

هرنگاهى که پندى در آن گرفته نشود، فراموشى است. 
هر سکوتى که اندیشه اى در آن نباشد، غفلت است.
هر سخنى که ذکرى در آن نباشد، بیهوده است. 

خوشا بحال کسى که:
نگاه او پند، سکوت او اندیشه و سخن او ذکر باشد، بر گناهش گریسته و مردم از شرش در امان باشند.
طعم تلخ و ترش چایی رو مزه مزه میکنم
از پنجره ی کثیف کافه به ماشینایی که میرن و میان نگاه میکنم و فکر، فکر، فکر
به روزهای گذشته
ساعت ها و دقیقه ها و ثانیه ها
به آدم ها به نگاه ها به دروغ ها
به همه چی فکر میکنم
به همه‌ی چیزایی که از سر گذروندم
به دردها تپشها و اشکها
و راستش تهش به بیهودگی
به بطالت تموم اون لحظات و احساسات با یه خشم و بغض توام با آرامش و لبخند 
فکر میکنم
به صندلی خالی روبروم نگاه میکنم 
به جایی که ترجیح دادم امروز خالی بمونه که شاید
◀واقعه جانسوز عاشورا در کربلا دردناکترین و سوزناکترین اتفاق عالم هست،هر سال که میگذرد نه تنها قدیمی و تکراری نمی شود،بلکه هر سال همان حس و حال اتفاق تازه را دارد.
◀عاشورا آینه تمام نمای درس عبرت،ایستادگی،وفاداری،ولایت و شجاعت هست.
۱. دارم میروم برای سخنرانی در یک سمینار تربیتی. راننده تاکسی، سر حرف را باز می کند و از من می پرسد: "هنرستانی هستی؟" هنرستانی؟؟؟!!! من؟؟؟!!! حالا درست است که زیادی خوب مانده ام و خیلیها مرا با دخترهای ۱۴_۱۵ اشتباه میگیرند، ولی "یک سر مو در همه اعضای من" پیدا نمی کنید که نشان از هنری بودنم داشته باشد! میگویم: "نه" میگوید: "دانشجویی؟" حسش را ندارم که درست جواب بدهم یا حتی درست بپیچانم! میگویم: "بله." _ "لیسانس؟" _ "بله." _ "پس شبانه ای که الان کلاس داری. دختر م
رسولخدا ص فرمود هرکه خدا را شناخت وبزرگداشت زبانشرا ازسخن بیهوده نگهدارد و شکمش را از خوراک زاید بر احتیاج باز دارد و نفس خودرا با روزه و قیام ریاضت دهد اصحاب گفتندیا رسول الله پدران ومادران ما بغدایت اینهااولیا خدایند فرمود اولیا خدا خاموشی گزیدند خاموشی انها ذکر بود و نگریستند و نگاهشان عبرت بود وسخن گفتند و سحنانشان حکمت بود در میان مردم راه رفتند وراه رفتنسان برکت بود اگر نبود که اجل و مرگشان در روز معینی نوشته شده بود از ترس عذاب و شو
کسیکه میحواهد بداندعلت ترقی یک ملت چیست  اولا  بایدزیرکی وروش بینی داشته باشد پس  اشخاص کند فهم خرف و کودن. نبایدتوقع درک این معنی کنند ثانیا بایدطریق  رسبدن بحفابق را که استنتاج  مطلوب از روی. مقدماتست بداندواز طرز استدلال. اگاه باشدتا در وادی مغالطه نیفتد ثالثا باید عبرت شناس باشد یعنی دقایق و نکاتیکه در رفتارو کرداردبگران می بیندو  نتیجه خوب یا بدی که بر انها مترتب  میشود بتواندتشخیص دهد  رابعااز روشو طریقه پیشینیان که در ترفی قدم نه
قصه نوح علیه‌السّلام
یک
 در اخبار است که ابلیس لعنت‌الله از عذاب بترسید. قصد کرد که در کشتی رود. همی‌بود تا آخر چیزی که در آنجا شد خر بود. ابلیس دست در دنبال وی زد و آب غلبه کرد. نوح حمار را گفت: «درآی پیش‌ از آنکه هلاک شوی.» و ابلیس نمی‌گذاشت. نوح گفت: «درآی ای ملعون» حمار را، ابلیس درآمد و در گوشه‌ای بنشستن. نوح ندانست تا آنگه که اهل کشتی را در کشتی راست می‌نشاند ابلیس را دید. گفت: «ترا ای ملعون، کی درین‌ جای آورد؟» گفت تو. نوح گفت: «من ترا کی
۱. دارم میروم برای سخنرانی در یک سمینار تربیتی. راننده تاکسی، سر حرف را باز می کند و از من می پرسد: "هنرستانی هستی؟" هنرستانی؟؟؟!!! من؟؟؟!!! حالا درست است که زیادی خوب مانده ام و خیلیها مرا با دخترهای ۱۴_۱۵ اشتباه میگیرند، ولی "یک سر مو در همه اعضای من" پیدا نمی کنید که نشان از هنری بودنم داشته باشد! میگویم: "نه" میگوید: "دانشجویی؟" حسش را ندارم که درست جواب بدهم یا حتی درست بپیچانم! میگویم: "بله." _ "لیسانس؟" _ "بله." _ "پس شبانه ای که الان کلاس داری. دختر
مردم ِ یک جامعه وقتی کتاب می خوانند، چهره ی آن جامعه را عوض می کنند، یعنی به جامعه شان چهره می دهند. یک جامعه ی بی چهره را می شود در میان ِ مردمی کشف کرد که در اتوبوس ، در صف اتوبوس ، و در اتاق های انتظار ، و در انتظارهای بی اتاق ، منتظرند و به هم نگاه می کنند و از نگاه کردن به هم نه چیزی می گیرند و نه چیزی می دهند. جامعه ای که گروه ِ منتظرانش به هم نگاه می کنند جامعه ی بی چهره ایست......کتاب ِ از سکوی سرخ، یدالله رویایینشر نگاه،
انقلاب مارسیده برشکوه وافتخار/وقت هم عهدی رسیده بانوای کردگار/پیروی ازولایت شدنگارستان عشق/گشته دستاوردایران بهردنیاآشکار/یادمان برامام وبرشهیدان هر کجاست/جنگ ماباشروباطل عبرت درروزگار/رهبرفرزانه مااز تبار فاطمی است/بهردشمن آن کلامش مثل تیغ ذوالفقار/مشکلات کشور ما چاره اش دروحدت است/شیعه باشور ولایت بهردنیا بیشمار/دررکاب مهدویت رهبرو یاران اوست/این بصیرتهای ملت بهردشمن ناگوار/
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم. به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم. به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم. به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم. به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم. به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم. به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم. به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی
دوست دارم نوشتن رو دوباره ادامه بدم اما همچنان اینکه کی میخونه، برام مهمه.
بعضی حرفا رو هیچ جا نمیتونم بگم اما دوست دارم ردی ازش بمونه برای آینده؛ هم از جهت خاطره و هم برای عبرت.
از این به بعد تمام پست‌ها رمز‌دار خواهد بود.
از دوستانی که وبلاگ من رو میخونن و مطالب رو دنبال می‌کنن خواهش می‌کنم آدرس وبشون رو به صورت خصوصی بذارن تا رمز ثابت مطالب عمومی براشون ارسال بشه.
مطالبی که شخصی باشن هم به نحو دیگه‌ای توی عنوانشون مشخص میشه.
ممنونم از د
نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطر ها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر شهر شعر ها و شورها به راه پر ستاره ه می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام نگاه کن من از ستاره سو
من می‌نشینم از دور دعواها را تماشا می‌کنم، گاهی می‌خندم، گاهی لذت می‌برم، ولی بیشتر می‌خندم. چندوقتی هم هست دعوای مترجم‌ها را تماشا می‌کنم، و از آنجا که دعوای "دیتا ساینتیست"ها با هم، و دعوای پارتنرها با هم، و دعوای زن‌وشوهری، و دعوای حزبل و اصلاحاتی، و دعوای شریفی با غیرشریفی، و دعوای نویسنده با نویسنده، نویسنده با ناشر، استاد با استاد، و مجموعا دعواهای زیادی دیده‌ام، می‌توانم بگویم تماشای دعوای مترجم‌ها لذت‌بخش‌تر است. آنچه که
- هروقت منتظر شروع نماز جماعت هستم جای نگاه کردن این ور و اون ور، 70 تا استغفرالله. اگه تو سجده بگم که خیلی خوبه.
- نگاه حرام یعنی تو خیابون یا تو اتوبوس که هستی اصلا به بیرون یا حداقل پیاده رو ها نگاه نکن که ناخودآگاه چشمت به اون خانومای بی حجاب نیفته. یاعلی محمد.
 - مسخره کردن یعنی همین حرفای الکی که به رفیقات میزنی. نباید بزنی.
ان شاءا... رعایت کنم
 
قرآن کریم، مراحل سه‌گانه حیات انسان را این گونه بیان فرموده است: «این خدای بزرگ است که، شما را از نطفه ضعیف آفرید و در شرایط ضعف و ناتوانی پرورش داد. بعد دوران قدرت و جوانی به شما بخشید و سپس روزگار ضعف و پیری را برای شما مقرر داشت.» بنابراین، دوران سالمندی، مانند دوران کودکی و جوانی، یک سیر طبیعی جهان خلقت انسان و در واقع، مرحله پندپذیری، عبرت آموزی و به‌کارگیری تجارب دوران‌های گذشته است.
1
بسم الله الرحمن الرحیم
 
این وبلاگ در تاریخ 23 دی 1398 راه اندازی شده است.
هدف از این وبلاگ جمع آوری عبرت ها از آیات قرآن کریم است . بنده در طول سالها احساس نیاز کرده ام که آیات قرآن را بیشتر بشناسم و در مورد تفسیر ها و درس هایی گوناگونی که میتوان از هر آیه برداشت کرد یک دانشنامه شخصی داشته باشم. به امید خدا این وبلاگ تمرکز روی این مسیر خواهم داشت و اوقات زیادی که صرف اتلاف در فضای مجازی و کارهای بیخود میشود را در جهت قرآن سرمایه گذاری میکنم. ان شا
بسم محبوبمدتی پیش موبایل بنده خراب شد و تمام اطلاعاتش حذف شد. از حذف ناخواسته‌ی اطلاعات، احساس کمبود و ناخوشی داشتم. یاد این داستان افتادم:گویند ابوحامد محمد غزالى آن چه را فرا مى گرفت در دفترها مى نوشت. وقتى (زمانی) با کاروانى در سفر بود و نوشته ها را یک جا بسته با خود برداشت، در راه گرفتار راهزنان شدند.غزالى رو به آنان کرد و به التماس گفت: این بسته را از من نگیرید، دیگر هر چه دارم از آن شما. دزدان را طمع زیادت شد، آن را گشودند و جز دفترهاى نوشت
دلیل بعضی اتفاقات دنیا را درک نمی‌کنم. مثلا به طور معمولی وقتی راه می‌رویم به جلو نگاه می‌کنیم و از هر جهت همانقدری دید داریم که چشمانمان اجازه می‌دهد. گاهی بی‌دلیل سرم را بالا می‌گیرم و می‌بینم که کسی در طبقه‌ی چهارم سر پنجره ایستاده و به من نگاه می‌کند. یک روز قبل از روز قربانی کردن گوسفندهای بی‌گناه بود که از باشگاه برمی‌گشتم. راننده‌ی وانت ایستاد. کنارش مردی نشسته بود که ریش بلند و ظاهری مذهبی داشت. من عادت ندارم که داخل ماشین و خا
اگر پشت تریبون ایستاده اید فقط کافیست زیر چشمی نگاه کنید که چند درصد سالن به شما نگاه می کنند و خیره شده اند . یک نگاه کلی بصورت غریضی به شما خواهد گفت که جریان از چه قرار است . پس از پایان برنامه ، بدون هیچ ترس و خجالتی از مردم نظرسنجی کنید ، مثلا بگویید : اگر از اجرای برنامه امروز/امشب خسته نشدید خواهش می کنم تشویق کنید برگزار کنندگان این برنامه رو . جملاتی از این گونه ، می تواند شما را در دل مخاطب جا بیاندازد .
حمزه کُشی نکنیم، دوباره! گاهی سرنوشت یک نبرد بزرگ را "مراقبت از تنگه در برابر شبیخون" یا "جمع آوری غنیمت" تعیین می کند. ♦️غنیمت طلبی و غفلت از کمین خصم می تواند فتح محتمل را به مجال قتل عام مجاهدانی در تراز جناب حمزه سید الشهدا بدل کند. این راز پیروزی سپاه اسلام در جنگ بدر و ناکامی در نبرد اُحُد به فاصله نُه ماه است. انتخابات مجلس، مجال پیروزی خدمتگزاران است؛ اگر از تنگه و شبیخون غفلت نکنیم. ♦️طیف های سیاسی منسوب به جبهه انقلاب باید مراقب باش
شرطی سازی را خود غربی ها تقویت کردند و سال ها بر آن اصرار داشتند سپس آن را رها کرده و در مقابلش موضع گرفتند و اکنون چند سالیست که با آن میجنگند به مانند بسیاری دیگر از نظریات و نگاه هایشان در حوزه علوم انسانی و تربیتی. 
از این نگاه های متفاوت ، متضاد و ناپایدار نمیتوان رویکرد و نظام تربیتی پایدار ، پویا و رو به رشدی را دریافت کرد.
ادامه مطلب
جوک درست میشه که شوهر کم شده، و شاید فکر می کنن که با این جوک، پسرها حس غرور بهشون دست میده، نه هیچ حس غروری دست نمیده، از هر طرف هم برای ازدواج فشار میارن، بعد که جلو میریم بعضی ها مانع تراشی می کنن، بعضی از والدین خود پسران (اصلا نه مادر و پدر دختر)، حرف از ازدواج میزنن، بعد خودشون اعتقاد دارن حتما تحصیلات خوب یا شغل با کلاس و رسمی باید داشت و از هر طرف فشار ایجاد میشه.
دولت فکر میکنه با ارائه تسهیلات وام ازدواج لطف بزرگی کرده و انتظار داره
برای آدمیان مرگ کشت جان باشد
سفر بگور چو رفتن به آسمان باشد
برای یک سفر افسوس و آه بیهوده است
زمان  مرگ سرآغاز بودشان باشد
سفر وسیله هدف مقصداست یک رویش
برای دانه چرا کشتگه زیان باشد؟
کدام دانه به گِل رفت و شد تَهِ قصّه؟
چرا به آدمی اینگونه بد گمان باشد؟
نظر بگور بشر با خِرَد و عبرت کن
ببر تو آیه ی قرآن که عشقشان باشد
کدام دَلو به چاه رفت و خالی آمده باز؟
به قعر چاه سیاه یوسفی نهان باشد
تو رفتنش منگر ، آمدن ببین انسان
غروب شمس طلوع مه جهان باشد
      ( ذهن مبتلا ).روزها فکر من این است همه شب این سخنمکه گرفتار بلایم  زِ چه رو دَم نزنم
.
چه خطایی، چه قصوری که زِما سرزده است؟وین چه دردیست که افتاده به جانِ وطنم
.
سایه افکنده به ایران و به دنیا کروناترس باعث شده آیینِ دیانت شکنم
.
چو بلا آمد و عبرت نگرفتم، به ستمنان آجر کنم از سودِ کلان، دل نَکَنم
.
کرونا خدعه بوَد، فتنه ی دشمن بنِگرمبتلا کرده چرا؟ ذهنِ مرا، تا بدنم
.
شدم از مسجد و ازمدرسه محروم، چرا؟ذهنِ آلوده شده  عامل این گم شدنم
.
لعن و نفر
یکی از هنرهای کرونا، خالی کردن وقت است. خانه تکانی تقویم تکراری. حالا همه کلی جای خالی داریم در روز. اینجا به بعدش مدرسه است. زنگ ادبیات. شاید هم ادب. باید جاهای خالی را با عبارت های مناسب پر کنیم. شاید هم عبرت های مناسب.
 
پی نوشت:
عیب می جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو
 نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
(حافظ)
به دعوت دوستان عزیزم سیدجواد و آقا حامد همچنین به ایده ی خود سیدجواد، با مطلبی تحت عنوان 10 کاری که باید قبل از مرگم انجام بدم در خدمتتون هستم (سیّد یه تخفیفی می دادی، 10 تااااا :| )
این روزها آدم خودش هم نخواد، بلطف کرونا و استرس هایی که به مردم دنیا وارد کرده ناخودآگاه به یاد مرگ میفته! بدا به حال منی که از این همه اتفاق عبرت نمی گیرم. این چالش فرصت خوبی شد که بیشتر به مرگ و آمادگی قبل از اون فکر کنم.
ادامه مطلب
و من از این به بعد برای همیشه تو رو توی اون لحظه به خاطر میارم. آهنگ والسی که برام فرستاده بودی داشت از هندزفریم پخش می‌شد و از پشت شیشه‌ی اتوبوس داشتی به من نگاه می‌کردی، و من هم به تو نگاه می‌کردم و تمام اون پنج‌ ساعت همراهیِ لذت‌بخش از جلوی چشم‌هام عبور می‌کرد.
سکانس اول: دخترک شاید نمیداند و بدحجابی میکند تو که میدانی نگاه نکن
سکانس دوم: پسرک شاید نمیداند و نگاه میکند تو که میدانی خودت را بپوشان
پ.ن:
دخترجان! گناه تو نگاه پسر را به دنبال دارد
پسرجان! نگاه تو ترویج میدهد این بی حجابی را...
«کل اولئک کان عنه مسئولا»
#روز_عفاف_و_حجاب
 میگفتند تنهایی هم عالمی دارد اما من میگویم نه !من میگویم تنهایی خوب نیست ..تنهایی آدم را افسرده میکند ..حساس و زود رنج میکند می گویم به تو که تنها نباش هیچ وقت از زندگیت ..همیشه هم که آدم نباید سر سنگین و عاقلانه رفتار کند..گاهی باید دیوانه باشی الکی سرِ موضوعی الکی بخندی بعد آه عمیقی از ته دلت بکشی و بگی همین ؟ زندگی همینِ که من انقدر سخت میگیرمش ؟همین امروزه که امتحانم را بد داده باشم بعد هی حرص و جوش بخورم که چرا اینجور و اونجور؟زندگی اما همه
علامه طباطبایی: روز گذشته وقت نماز صبح، [در مکاشفه] استاد مرحوم آقای قاضی را دیدم. وقت رفتن به من فرمود: «هرکس به جایی رسیده، از یَد یا أیدی رسیده است.»پس از آن به نظرم رسید که شاید منظور، آیه شریفه «واذکُر عبادَنا ابراهیمَ و اسحاقَ و یعقوبَ اُولی الاَیدی و الاَبصار» باشد. منظور آیه شریفه، این است که ایشان صاحب گذشت و عبرت بوده اند. ثمرات حیات، ص ۲۵۷پ‌ن: علامه در المیزان ذیل این آیه می‌نویسد: «اینکه خداوند فرمود: ابراهیم و اسحاق و یعقوب داراى
«٢٥٢»تِلْکَ‌ آیاتُ‌ اللّهِ‌ نَتْلُوها عَلَیْکَ‌ بِالْحَقِّ‌ وَ إِنَّکَ‌ لَمِنَ‌ الْمُرْسَلِینَ‌ اینها آیات خداوند است که به حقّ‌ بر تو مى‌خوانیم و براستى تو از فرستادگان الهى هستى. نکته‌ها: این آیه،پایان جزء دوّم قرآن است و مى‌فرماید:داستان‌ها و حوادثى که در آیات گذشته از آنها سخن به میان آمد،مایه‌ى عبرت و درس‌آموزى است. داستان مرگ هزاران نفر در یک‌لحظه و زنده شدن مجدّد آنان با دعاى پیامبر،اعطاى منصب رهبرى به جوان چوپانى گم
جزوه آموزشی احکام نگاه دراسلام به کوشش اداره پاسخگویی دینی آستان قدس رضوی در7 فصل موضوعی تدوین گردیده که شامل مباحث فقهی همچون نگاه به نامحرم، نگاه به فیلم و عکس و... میباشد .
مخاطب؛ عموم به ویژه  طلاب علوم دینی و دانشجویان رشته های معارف و فقه.
دریافتحجم: 3.73 مگابایت 
درنمازجمعه جاری چشمه سار وحدت است/هرمصلی گلفشان عاشقی وعزت است/سنت خوب محمد درتراز انقلاب/مثل باران بهاری مملواز رحمت است/دین ما را شورداده بابصیرت درجهان/بر مسلمانان نمادی ازشکوه وغیرت است/درثواب حج وعمره مومنین آن شریک/ازبرای کشورماجلوه گاه خدمت است/حامی خوب ولایت در مصلاهاعیان/زمزم دلدادگیها از برای ملت است/رمی شیطان ستمگر روز آدینه رسد/سوی نابودی دشمن یادمان عبرت است/ازبصیرت مومنین را گوهری بامعرفت/خواستارهرمصلی بانوای شرکت است/تا
از اینستاگرام maajede:به انسانی فکر میکنم که خطای بزرگش، پیر و جوانمان را ملتهب و داغدار کرد و بنای وحدت و اقتداری که بعد از سردار پیش آمده بود را متزلزل.کجا کار میکرده؟ در پدافند هوایی نیروهای مسلح. یعنی از آن شغل های سخت و حساسی که معمولا آدم‌های گمنام و مخلصی واردش می‌شوند. مدام ماموریت هستند. زن و بچه را کم میبینند و ... .نمیدانم چند ساله بوده و اهل کجا. به هر حال، آن ساعت ها شش دانگ حواسش به رادار بوده. جانش را گرفته کف دستش و نشسته پشت رادار که
 
 
روزی، مهندس ساختمانی، از طبقه ششم میخواست که با یکی از کارگرانش حرف بزند.خیلی او را صدا زد... اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمیشد! بناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰ دلاری به پایین انداخت. تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند! کارگر ۱۰ دلار را برداشت و توی جیبش گذاشت و بدون اینکه بالا را نگاه کند، مشغول کارش شد. بار دوم مهندس ۵۰ دلار فرستاد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش گذاشت...بار سوم مهندس سنگ کوچکی را پایین ا
نشسته‌ای روبه‌روی من. نمی‌دانم؛ شاید هم روبه‌روی من نیستی و من دوست دارم این‌طور خیال کنم. ولی نه، خیال نیست. واقعا نشسته‌ای روبه‌روی من و این دستپاچه‌ام می‌کند.
وقتی نشسته باشی روبه‌روی من، من باید دقیقا چه کنم؟ نگاهت کنم؟ چقدر؟ چه‌طور؟ به چه چیز باید نگاه کنم؟ دستت؟ چشم‌هایت؟ دکمۀ لباست؟
آدم اگر بخواهد نجیبانه و مومنانه و مودبانه به کسی نگاه کند باید او را چه‌طور ببیند؟
آه! نه! صبر کن! انگار از هیجان و دستپاچگی زیادی جلو رفتم. باید
نشسته‌ای روبه‌روی من. نمی‌دانم؛ شاید هم روبه‌روی من نیستی و من دوست دارم این‌طور خیال کنم. ولی نه، خیال نیست. واقعا نشسته‌ای روبه‌روی من و این دستپاچه‌ام می‌کند.
وقتی نشسته باشی روبه‌روی من، من باید دقیقا چه کنم؟ نگاهت کنم؟ چقدر؟ چه‌طور؟ به چه چیز باید نگاه کنم؟ دستت؟ چشم‌هایت؟ دکمۀ لباست؟
آدم اگر بخواهد نجیبانه و مومنانه و مودبانه به کسی نگاه کند باید او را چه‌طور ببیند؟
آه! نه! صبر کن! انگار از هیجان و دستپاچگی زیادی جلو رفتم. باید
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم.
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم.
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم.
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم.
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم.
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم.
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی دیوار نگاه میکنم.
به کرست خشک‌شده و ردّ لوله‌ی بخاری روی

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خشکباری